مشروح گزارش مراسم نکوداشت

(۱۳۹۲/۰۴/۳۰)

مشروح گزارش مراسم نکوداشت

جشن تجلیل از یک قرن تلاش دکتر "منوچهر ستوده" روز 28 تیرماه 1392 همزمان با تولد صد سالگی ایشان در باغ نگارستان تهران برگزار شد.

در این نكوداشت که با کاشت صدمین درخت توسط  دکتر ستوده در باغ نگارستان آغاز شد به همت انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران و مشارکت عده‌ای از دوستداران فرهنگ ایران، تلاش شد فعالیت‌های گسترده ایشان اعم از سفرهای بی‌شمار كه حاصل‌آن به صورت كتاب یا مقاله منتشر شده، منعكس شود.

راه‌اندازی وب‌سایت رسمی دکتر ستوده با آدرس www.Drsotoudeh.com ، 700 کیلومتر رکاب زنی و کاشت 94 اصله درخت در مسیر آستارا تا استارباد بر مبنای کتاب ارزشمند ایشان، صعود به قله ی دماوند و  تعدادی دیگر از قله های ایران زمین، تهیه فیلم مستند و کلیپ، ساخت قطعه موسیقی و تمبریادگاری از استاد، ساخت سردیسی از دکتر توسط استاد "علیرضا اصانلو"، امضا شدن صد تی شرت به دست هنرمندان، فرهیختگان و ورزشکاران از دیگر برنامه‌های این جشن بود.

کتاب  "سرو کهنسال" حاصل شرح یکصد سال تلاش دکتر منوچهر ستوده که به همت دکتر محمدرضا توسلی  تهیه شده بود نیز در این مراسم رونمایی شد. در این کتاب علاوه بر چاپ چند قطعه، مقاله و مقدمه به قلم دکتر ستوده، مقالات و اشعار گوناگونی در مورد زندگی و خاطرات و سفرهای ایشان نیز با قلم اساتیدی چون استاد ایرج افشار ، زنده یاد ابراهیم پورداوود ، دکتر محمد دبیر سیاقی، دکتر ابراهیم باستانی پاریزی، دکترمحمد جعفر یاحقی، استاد عنایت الله مجیدی، استاد عبدالرحمن عمادی، استاد فریدون نوزاد، استاد مصطفی فرضپور ماچیانی، دکتر ابراهیم شکری ، دکتر ولی جهانی، دکتر علی عبدلی، دکتر علی رفیعی، دکتر افشین پرتو، مومن منفرد، آذر جاودان، هوشنگ عباسی و محسن آریاپاد امده است.

«محمدرضا توسلی» در خصوص علت تهیه و تدوین این کتاب اینگونه بیان کرد: «افتخار داشتم که از قدیم کتاب‌های دکتر را مطالعه کنم و همیشه علاقه‌مند بودم که ایشان را زیارت کنم. اسفندماه سال 1391 آقای دکتر یاحقی به رشت آمده بودند که به اتفاق ایشان پیش دکتر ستوده رفتیم و ایشان قصد داشتند که کتابی در مورد ستوده تهیه شود تا گوشه‌ای از کارهای ارزشمندش را نشان دهیم. علت مهم دیگر این بود که تعداد زيادي از کارهاي تحقيقاتي دکتر ستوده، چيزي بيش از 100 مقاله در مورد استان گیلان است.

نام منوچهر ستوده در کنار چند نام جاودانه‌ی دیگر در تاریخ فرهنگ ایران جاودانه خواهد ماند. نام‌هایی که فرهنگ ایران زمین را بنیاد نهادند و نام ایران را جاودانه کردند. زنده‌یادها "ایرج افشار"، "محمدتقی دانش‌پژوه"، "عباس زریاب خویی" و "مصطفی مقربی". از آن حلقه‌ی پنج تن آل فرهنگ اکنون تنها منوچهر ستوده مانده است در آستانه‌ی صد سالگی که همیشه باد. آنچه از او در فرهنگ ایران زمین منتشر شده تقریبا معدل کارها و متوسط علاقه‌ی وی نیز هست. "لهجه‌شناسی و گویش‌ها"، "قلعه پژوهی و الموت شناسی" ، "جغرافیای تاریخی" و "تاریخ منطقه‌ای" و سندشناسی اقوام تقریبا همه‌ی علایق او را می‌پوشاند.

اگر به یاد بیاوریم که نخستین اثر دکتر ستوده که به مثابه ی فرزند ارشد فکری اوست و می تواند به طرز آشکار مورد علاقه‌ی وی نیز باشد کتاب فرهنگ گیلکی وی بوده که با خاطرات دوران جوانی و شورآفرینی و انگیزه‌های جستجوگری وی نیز همراه شده و بیشتر به اهمیت واولویت این زمینه‌ی کاری برای ستوده اعتقاد پیدا می کنیم. نشر متون جغرافیایی و تاریخی به‌ویژه دوره‌ی ده جلدی "از آستارا تا استارباد" و سال‌ها تدریس درس جغرافیای تاریخی در دانشگاه تهران از او حجت بالغه‌ای در جغرافیای تاریخی ساخته، به طوری که امروز همین که صحبت از این رشته‌ی تخصصی به میان می‌آید بدون تردید یکی از نام‌هایی که به ذهن هر پژوهنده‌ای می‌گذرد نام "منوچهر ستوده" است. زمینه‌ی علاقه‌ی وی در مطالعات تاریخی هر چند به طور عمده دامنه‌های شمالی البرز است اما عنایت او تقریبا تمام پهنای جغرافیای فرهنگی ایران بزرگ از ورارود به افغانستان و خراسان بزرگ و نواحی مرکز به جنوب ایران تا سواحل خلیج فارس را در بر می گیرد. این امر از اندیشه‌ی باز و نگاه فرهنگ‌مدار و ایران شناس وی حکایت می کند. ستوده ایران را دوست دارد؛ او به ذره ذره ی خاک آن عشق می ورزد بنابراین برایش گیلان و مازندران و فارس و اصفهان و خراسان و افغانستان و آذربایجان و کردستان و یزد و کرمان فرقی نمی‌کند.

اینک این درخت کهنسال فکر و فرهنگ ایرانی پا به صد سالگی گذاشته و سده‌ی دوم حیات بارور خویش را آغاز کرده است. برای این وجود  عزیز در سده ی دوم زندگی در پیشگاه دادار دانا نیایش می‌کنیم و همه یک زبان می‌گوییم بماند جاودان این درخت!»

«دکتر گل محمدی» مدیرکل امور فرهنگی و فوق برنامه ی دانشگاه تهران در این مراسم گفت: «تقدیر و قدردانی از عالمان و اندیشمندان یکی از سنت‌های بسیار حسنه ای است که در فرهنگ ایرانی و اسلامی همواره بر آن تاکید شده است. از دیدگاه پیامبر(ص) نگاه کردن به چهره‌ی عالم عبادت است و طبق روایتی از علی (ع) "من قدر عالم فمن قدر ربه!" نکوداشت عالمان، پاسداشت و نکوداشت خداوند است. ما متاسفانه نتوانسته‌ایم آن گونه که باید و شاید به این سنت حسنه که در فرهنگ اسلامی ما جایگاه رسمی دارد عمل بکنیم و آن گونه که شایسته است از عالمان خود تجلیل نکرده‌ایم. اما دانشگاه تهران و مدیریت فرهنگی دانشگاه تهران قصد دارد تا جایی که مقدور است از این سنت پاسداری کند. از این پس مجموعه تاریخی باغ نگارستان به صورت ادواری شاهد تکریم بزرگان خواهد بود. دانشگاه تهران اهمیتش به ساختمان‌ها و ابنیه‌اش نیست، بلکه به انسان‌های فرزانه و وارسته‌ای است که توانسته‌اند نام ایران و فرهنگ ایرانی را بزرگ بدارند. هر چه قدر ما از اساتیدمان قدردانی بکنیم در واقع به علم و دانش احترام گذاشته‌ايم و باعث شده‌ایم دیگران هم به علم و علم آموزی روی بیاورند. بکوشیم با پاسداشت عالمان و اندیشمندان به پیشرفت علمی کشورمان کمک بکنیم.»

«دکتر ستوده که براي شرکت در اين مراسم به تهران آمده بود، سخن خود را با اين شعر آغاز کرد: "چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست / که خدمتی بسزا بر نیامد از دستم

لازم می‌دانم قبل از هر چیز از زحمات کانون سراسری راهنمایان گردشگری، دانشگاه تهران و مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، کارکنان باغ نگارستان و کسانی که در برنامه‌ی رکاب زنی از آستارا تا استارباد و کاشت یک صد اصله نهال، صعود به قله دماوند مشارکت داشته‌اند و پشتیبانی کرده‌اند، هنرمند مجسمه‌ساز "علیرضا اصانلو" و همچنین "پرویز شجاعی" و همه کسانی که درنکوداشت یک صد سالگی این جانب زحمت کشیده‌اند یا به مجلس تشریف آورده‌اند کمال تشکر و امتنان را دارم.

مقدمه‌ای بر این که علاقه‌ی بنده از کجا سرچشمه گرفته می‌گویم: «مهران افشاری» کتابی به عنوان "عشق و شباب و رندی" نوشته‌اند  و نسخه‌ای از آن را به مناسبت یکصدمین سال تولدم یه من داده‌اند که مطالب دیباچه‌ی آن را استفاده کرده و عین آن را اینجا می‌خوانم.

هنگام نوجوانی که مسیر زندگی خود را از تحصیل در رشته ی علوم تجربی به خواندن ادبیات فارسی سوق دادم عاشق ادبیات فارسی شده بودم. امروز پس از نود سال که از آن در آغاز تحصیلاتم می‌گذرد هنوز همان عاشق هستم. شاید کمتر شبی باشد که بی‌یاد ادبیات و فرهنگ ایران در بستر به خواب رود و روزی نباشد که آن را با اندیشیدن به ادبیات فارسی آغاز نکند. هنوز به رغم تلخکامی‌ها و رنج هایی که در این مسیر نصیبم شده دلباخته‌ی فرهنگ ایران و ادبیات فارسی‌ام. نگران آنم و دلواپس برای آینده‌ی آن، چه می‌بینم قطاع‌الطریق را که نظر بد به معشوقم یعنی ادبیات فارسی دارند و می‌خواهد با این نام، به مطامع دنیایی خود برسند، ادبیات فارسی را هیچ قدر نمی‌دانند و برای رشد و پیشرفت آن هیچ دل نمی‌سوزانند اما ادبیات فارسی دکان کسب پول و شهرت برای من عاشق نیست، چه می‌توانم کرد؟ به قول خواجه ابوالفضل بیهقی: "به دست من امروز جز این قلم نیست.

باید همت کرد و آنچه را از گذشته به ما رسیده است پاس داشت و راه آنان را پیمود. راهی بس پر پیچ و تاب است اما باید پیمود، پیداست که باید باسواد شد. از جهل و نادانی پرهیز کرد. باید خواند و خواند و خواند و آنگاه اندیشید.

خود دست به زانو نهید و به پا خیزید برای پیشبرد ادبی حرکت کنید. به امید خداوند. امروز ادبیات فارسی به اندیشیدن و دانش نیاز دارد. متون کهنی را برایمان به یادگار گذشته‌اند باید حفظ کرد. باید آنها را مطالعه کرد و به مفاهیم و محتوای آنها باید اندیشید."

شايان ذکر است پروژه‌ی نکوداشت و جشن تولد صد سالگی دکتر منوچهر ستوده به صورت رسمی در بهمن 1391 توسط "آرش نورآقایی" کلید خورد و به مدت 6 ماه طول کشید. اين پروژه با هدف سهيم کردن و مشارکت گرفتن از مردم در تجليل و قدرداني از فرهيختگان در ايران؛ ضرورت و اهمیت توجه به میل و امید به زندگی و این که 100 ساله شدن موهبتی است که نباید به راحتی از آن گذشت آن هم صد ساله‌ای مثل دکتر ستوده که میراث زنده و معنوی این سرزمین به حساب می‌آید و همچنين گشايش بنياد ستوده که محلی باشد برای تجلیل و قدردانی از سایر فرهیختگان و بزرگان فعاليت کرده است.

به قول "صدیق تعریف" خواننده‌ی ایرانی که در این مراسم خواند:
بود آیا که در میکده‌ها بگشایند؟
گره ازکار فرو بسته‌ی ما بگشایند؟

 

به قلم خانم «ليلي حکيم»

 

  تازه ترین خبر ها

دیدار با استاد ستوده در منزلشان

  اخبار پروژه صد سالگی